سفارش تبلیغ
صبا ویژن

در التهاب انتظار فرج...

 

«عباس سلیمی» قاری مطرح کشور در پاسخ به دفاعیات «حمید نامجو» برادر و وکیل محسن نامجو خواننده و آهنگساز که قطعات او چندی است مورد توجه برخی جوانان و اهالی موسیقی قرار گرفته، جوابیه‌ای را به این خبرگزاری ارسال کرده است.

به گزارش رجانیوز به نقل از ایکنا،در این جوابیه آمده است:«در پاسخ به نامه حمید نامجو وکیل و برادر محسن نامجو ذیلاً برای استحضار مردم عزیز ایران اسلامی، جامعه سرافراز قرآنی و اطلاع مشارالیه، نکاتی را اعلام می‌دارم:

1- اقدام اینجانب علیه نامجو، یک شکایت شخصی نبوده و بلکه اعلام جرم است، بدون اینکه شخصاً متضرر از اقدام وی شده باشم، لذا علی‌رغم تقاضای وکیل یادشده، نمی‌توان با دیده خطاپوش به مانحن‌فیه نگریست.

2- اگر چه نیازی به ابراز دلیلی برای درک جایگاه رفیع قرآن کریم، به عنوان پیام وحی، چکیده کتب آسمانی و منشور بی‌بدیل سعادت بشر نمی‌باشد، لکن یادآوری این امر ضروری است که:

الف: فَلَا أُقْسِمُ بِمَوَاقِعِ النُّجُومِ/وَإِنَّهُ لَقَسَمٌ لَّوْ تَعْلَمُونَ عَظِیمٌ/ إِنَّهُ لَقُرْآنٌ کَرِیمٌ / فِی کِتَابٍ مَّکْنُونٍ/

لَّا یَمَسُّهُ إِلَّا الْمُطَهَّرُونَ(واقعه/80-75) وَإِنَّهُ فِی أُمِّ الْکِتَابِ لَدَیْنَا لَعَلِیٌّ حَکِیمٌ(زخرف/4)

ب: از دیدگاه پیامبر اکرم (ص) فضل القرآن علی سائر الکلام کفضل الله علی خلقه. برتری قرآن بر دیگر سخنان، همچون برتری خداوند بر خلق خود است.(میزان‌الحکمه/16432)

ج: از منظر امامان (ع) افضل الذکر القرآن به تشرح الصدور و تستنیر السرائر. بهترین ذکر و سخن، قرآن است به وسیله این قرآن است که سینه‌ها فراخ می‌شود و درون جان انسان‌ها روشن می‌گردد.(میزان‌الحکمه/16416)

و برای آنان‌که نظریات دانشمندان شرق و غرب، ملاک قضاوت ایشان است قرآن و پیامبر (ص) از عظمت خاصی برخوردارند، تا آنجا که:

ویل دورانت می‌گوید: حضرت محمد از بزرگترین بزرگان تاریخ است.

تولستوی می‌گوید: شخص شخیص پیامبر اسلام، سزوار هرگونه احترام و اکرام است.

کارل مارکس می‌گوید: نه تنها باید محمد را در ردیف مردان بزرگ و برجسته تایخ شمرد، بلکه سزاوار است به پیامبری او اعتراف کنیم و از دل و جان بگوییم که او پیامبر خدا بوده است.

گوته می‌گوید: مندرجات کتاب قرآن، ما را مجذوب می‌کند و به شگفت می‌آورد و سرانجام به تعظیم و احترام برمی‌انگیزد.

موریس فرانسوی می‌گوید: قرآن، برترین کتابی است که عنایت ازلی به سوی بشر فرستاد.

ژان‌ژاک روسو می‌گوید: بروید ای بی‌خردان بی‌مایه! در قرآن و زبان عربی دقت کاملی نمایید تا حقائق و مزایای آن بر شما آشکار گردد.

ولتر می‌گوید: من یقین دارم اگر قرآن و انجیل را به یک فرد غیر متدین ارایه دهند، او حتماً قرآن را برخواهد گزید.

توماس کارلایل می‌گوید: هر کس قرآن را مطالعه می‌کند در عظمت و جلال آن مبهوت می‌شود و صدها اقرار و نظریه دیگر که تماماً در بیان عظمت و جلالت و قداست قرآن و پیامبر ابراز شده است. با این وصف مشخص می‌شود که متن شریف قرآن، کلام خدا و وحی آسمانی بوده، تحت هیچ عنوان قابل مقایسه با سایر متون و کتب و منابع، حتی قابل مقایسه با ادعیه نبوده و قرائت آن نیز تابع ضوابط ویژه خود می‌باشد.

3- در نامه وکیل آقای نامجو ادعا شده که قطعه موهن اجرا شده، یک کار پژوهشی و مبتنی بر ایده تلفیق موسیقی عرب و موسیقی سایر ملل است که در روز ضبط آن به علت جا ماندن اشعار عربی در خانه! مشارالله به‌طور ناخودآگاه و غیر عمد، آیات قرآن را که از حفظ بوده جایگزین اشعار نموده است!

گذشته از قداست واژه پژوهش، قضاوت در مورد این توجیه سست بر عهده تمام انسان‌های منصف و خردمند، اما چه خوب است وکیل محترم به این سوالات پاسخ دهد که:

آیا نمی‌شد براساس ایده تلفیق (که البته مبنای علمی آن اعلام نشده) به تلفیق موسیقی ایرانی و موسیقی سایر ملل پرداخت؟!

آیا نمی‌شد اشعار به‌جای مانده در خانه را با پیک یا از طریق فاکس برای او ارسال نمود؟!

آیا نمی‌شد به جای آیات قرآن از سایر متون عربی استفاده نمود؟!

آیا تأخیر در ضبط این اثر پژوهشی! جبران خسارت‌ناپذیری به دنیای هنر وارد می‌ساخت؟!

گذشته از این سوالات، متأسفم که باید ادعای وکیل یادشده را در مورد اصل موضوع بجای‌ماندن اشعار عربی در خانه و جایگزینی آیات، غیرصادقانه ارزیابی نمایم، زیرا در همین قطعه موهن، علاوه بر آیات قرآن، عبارت عربی نیز خوانده شده است، بنابراین می‌توان نتیجه‌گیری کرد که مشارالیه می‌توانست همان عبارات عربی و موارد مشابه را به کار برده و آیات کلام‌الله را ملعبه خود قرار ندهد!

به هر حال توجیه ارائه‌شده، بی‌اساس و غیرقابل قبول، بلکه شاید عذر بدتر از گناه بوده و اقدام یاد شده بیشتر به بدعت شبیه است تا پژوهش!

4- ادعای برخورداری از سابقه مذهبی و یا قاری‌بودن در سال‌های دور، مجوزی برای عدم رعایت حرمت قرآن محسوب نشده و موروثی بودن دیانت در خانواده نیز نمی‌تواند در قبال اهانت به ارزش‌ها، مصونیت تلقی شود! مضافاً اینکه با آرزوی رحمت واسعه الهی برای پدر ارجمند آقای نامجو و آرزوی سلامتی و تندرستی مادر مکرمه ایشان، باید گفت که مسئولیت خواننده این قطعه با برخورداری از چنین خانواده متدینی، مضاعف است و مشارالیه باید میزان فضل حاصل از چنان پدر محترمی را نیز بروز دهد.

ناگفته نماند که اعلام جرم علیه یک فرد، ارتباطی به خانواده و بستگان او نداشته و نص قرآن موضوع را روشن می‌سازد: وَلاَ تَزِرُ وَازِرَةٌ وِزْرَ أُخْرَى(اسرا/15) (بار گناه و مسئولیت هیچکس بر دوش دیگری نیست)

چگونه می‌توان ادعای وکیل آقای نامجو را پذیرفت که خواننده یادشده آنقدر مومن، معتقد به شعائر دینی و مذهبی، محجوب و مودب است که تصور تعرض به اعتقادات دینی در مورد وی غیرقابل باور است؟!!

یا للعجب! این واژه‌های وزین، در فرهنگ لغات و باور انسان‌ها، تعریف و معنای خاص خود را دارا می‌باشند و اطلاق این صفات به اشخاص، مستلزم احراز است.

فرهنگ والای ایمان ـ اعتقاد ـ حیا و ادب چگونه به کسی اجازه می‌دهد عنوان آسمانی پیامبر اکرم(ص) را تحت عنوان (یا ایها المزمل) در نهایت اشمئزاز و با به‌کارگیری اصواتی که در فضای موسیقی به اصطلاح سنتی، پاپ، جاز، راک و ... نیز هیچ جایگاهی ندارد، با شیوه‌ای تمسخرآمیز عربده کشد؟!!

چرا برای دفاع ناحق، این‌قدر توجیه؟! به وکیل محترم ایشان عرض می‌کنم:

آری، گرچه به استناد قانون اساسی و اصول آن، هیچ شهروندی مکلف نیست دیانت و اعتقادات خود را اعلام و از آن دفاع کند، _ که اصولا خارج از بحث ماست _ اما به موجب قانون، کسی حق اهانت به مقدسات را نیز نداشته و در صورت ارتکاب، مواخذه می‌شود.

5- یادآور می‌شوم برخلاف ادعای وکیل یادشده، در کشورهای عربی، قرآن کریم با ریتم‌های متفاوت قرائت نمی‌شود! در کدام کشور عربی یا غیرعربی، اسلامی یا غیراسلامی، نمونه‌ای و سابقه‌ای شبیه این قطعه موهن یافت می‌شود؟! به نظر می‌رسد ایشان بحث اختلاف قرائت را که بر اساس روایت‌ها و قواعد مخصوص خود، در محدوده قراء سبعه و صدالبته با رعایت شأن و وقار قرآن کریم تلاوت می‌شود، با اقدام غیراصولی خواننده موصوف خلط نموده است.

6- تفاوت فضای قرائت ادعیه کمیل و جوشن کبیر نیز دلیلی برای قرائت قرآن به سبک موزیکال چندش‌آور نبوده، هیچ‌یک از کارشناسان و صاحبنظران دینی چنین نظریه و مجوزی صادر ننموده‌اند و اظهارات و توجیهات ارائه شده، بیشتر براساس تفسیر به‌رأی ابرازشده و فاقد مبنای شرعی، قانونی و عرفی است.

7- اگرچه قصد تحلیل و ایجاد پیچیدگی در موضوع را ندارم، اما واقعاً جای سوال دارد در برهه‌ای از زمان که دشمنان قسم خورده اسلام و انسانیت، با وقاحت و جسارت تمام اقدام به ساخت فیلم و برگزاری مسابقه کاریکاتور با هدف اهانت به قرآن و پیامبر اکرم(ص) کرده‌اند، چرا باید چنین حرکت ناشیانه و ناپخته‌ای که اتفاقاً فاقد هرگونه ویژگی‌ و جذابیت هنری است از سوی کسی که خود را ایرانی، باایمان، قاری، مودب، محجوب و ... می‌پندارد صادر شود؟!

8- آنچه که مایه تاسف و تعجب است، توجیه و عدم اقرار به خطاست! خطایی بزرگ تحقق‌یافته و توجیهاتی که اکنون ابراز می‌شود، شگفت‌انگیز و به مراتب بزرگتر از خطای مذکور است. این‌که آقای وکیل در پایان نامه خود از اینجانب خواسته است تا با دیده خطاپوش به این موضوع بنگرم، گذشته از این‌که فی‌نفسه اقراری تلویحی محسوب می‌شود جای تامل دارد! بالاخره باید صراحتاً گفت کار این خواننده، درست بوده یا غلط؟! اگر کار او اصولی بوده، چرا تقاضای نگرش خطاپوشی‌گونه؟ و اگر اقدام او غیراصولی بوده چرا ادعای دیانت و ایمان و توجیه و فرافکنی؟!

همان‌گونه که عرض کردم، اقدام اینجانب، شکایت نیست بلکه اعلام جرم است، لذا بحث‌ ما مطلبی نیست که با عذرخواهی (آن هم از زبان دیگری و در لفافه واژه‌های خاص) منتفی شود!

این شاگرد کوچک قرآن، با عذر تقصیر به پیشگاه قرآن مجید، برادرانه و ناصحانه به آقای محسن نامجو اندرز می‌دهم به جای عذرخواهی خفیف، آن هم از زبان وکیل خود، با شهامت تمام

اولاً اشتباه خود را صراحتاً پذیرفته و دست از توجیه بردارد.

ثانیاً از خداوند بزرگ تقاضای بخشش نماید.

ثالثاً ضمن عدم تکرار این‌گونه اقدامات، از ساحت مقدس قرآن کریم و امت مسلمان عذرخواهی نماید.

امیدوارم ایشان توصیه مرا حمل بر تفوق‌طلبی و برتری‌جویی این بنده نکرده و بلکه آن‌ها از مصادیق امر به معروف و تواصی به حق تلقی نماید.»


ارسال شده در توسط محسن...