سفارش تبلیغ
صبا ویژن

در التهاب انتظار فرج...

 

برخی منابع و سایت های خبری از خیابان گردی و کارتن خوابی بازیگر معروف فیلم های مبتذل دوره طاغوت خبر می دهند.

به گزارش رجانیوز به نقل از کیهان،براساس این گزارش، «وی که با نام های کبرا، مریم و شهلا شناخته می شده و در دوران بازیگری سینما به«ش...» معروف شده، اکنون روزگاری پر از نگرانی را می گذراند. او با رقصندگی در کافه های لاله زار و در انبوهی از دود سیگار و الکل آغاز کرد. اول بار نامش در تیتراژ فیلم قیصر آمد و بعد از آن درچند فیلم مطرح فیلم فارسی بازی کرد که نقش او نقش زنان بدکاره و رقاصه بود.»

این گزارش اضافه می کند: او در اوج بیماری روحی و جسمی در سال 1364 راهی آلمان می شود و بعد از 7 سال به ایران بازمی گردد. حالا 17 سال از آن بازگشت می گذرد، 17 سالی که به دربه دری و آوارگی و پریشانی گذشته و در این میان آنچه نمی یابد اعتماد و توجه اهالی سینما و آشنایان و دوستان قدیم است که او را نمی بینند، کم به سهو و بیش به عمد.

یکی از منابع خبری یادشده می نویسد: «براساس کتاب کارنامه زنان ایران، خانم «ش...» سال ها پیش با خوردن قرص تا مرز خودکشی پیش رفت و امروز حقوق بخور و نمیر از خانه سینما می گیرد. او سیگار می کشد درحالی که روی نیمکتی در مقابل خانه هنرمندان نشسته، جایی که شب گذشته آنجا خوابیده. می گوید: وقتی در پارک می خوابی بعد از چند وقت وحشتت از خوابیدن در کنار بی خانمان ها و موش و گربه و سوسک به الفت با آن ها می رسد. در شب های گرم تابستان، می توانی به آسمان خیره شوی و برای هزارمین بار دنبال ستاره بختت بگردی و بازهم پیدایش نکنی. اما صبح که بیدار می شوی و می خواهی به دستشویی بروی، دردسرهایت تازه شروع می شود. همین کار عادی روزانه همه آدم های دنیا به مشکلی بزرگ تبدیل می شود. کجا بروم؟ چه کار بکنم؟ سا ک هایم را کجا بگذارم؟».

سرنوشت این بازیگر از آن جهت عبرت آموز است که معمولا بازیگرانی از این دست در روزگار جوانی در اوج شهرت و توجهند و همین اجازه نمی دهد در ورای هیجان های گذرا و کف و سوت های ثانیه ای، آینده تیره ای را که برای خود ساخته اند ببینند.


ارسال شده در توسط محسن...