این روزها به بهانه برگزارى مانور رژیم صهیونیستى در دریاى مدیترانه براى حمله احتمالى به مراکز هستهاى ایران، جنگ روانى گستردهاى علیه کشورمان در جریان است. هرچند مقامات سیاسى و نظامى کشورمان به این ادعاها و تهدیدات پاسخ دادهاند، اما امروز این سوال مطرح است که آیا اسرائیل جرات حمله به ایران را در شرایط کنونى دارد یا نه؟ براى پاسخگویى به این موضوع چند سوال اساسى قابل طرح است که یافتن جواب براى آنها ما را در پاسخگویى به آن یارى خواهد داد و آن سوالات این است که:
-1 آیا اسرائیل امکانات و منابع لازم را براى حمله به ایران دارد؟
-2 آیا شرایط و فضاى منطقهاى و جهانى براى این عملیات فراهم است؟
-3 آیا رژیم صهیونیستى به لحاظ درونى و سیستمى توان ورود به این حمله را دارد و به اهداف و منافع خود دست مىیابد؟
-4 آیا همپیمانان اسرائیل بخصوص «آمریکا» به این حمله رضایت خواهد داد؟
-5 آیا آمریکا و اسرائیل به پیامدهاى این حمله و پاسخ کوبنده ایران فکر کردهاند؟
در پاسخ به این سوالات باید گفته شود هرچند رسانههاى غربى و صهیونیستى به بهانه برگزارى این مانور، اسرائیلىها را قادر به حمله به ایران مىدانند اما در پاسخ به سوال اول باید بگوییم:
الف: فاصله 1500 کیلومترى ایران و اسرائیل فاصلهاى طولانى بوده و امکانات و منابعى که اسرائیلىها در مانور از آنها بهره گرفتند قادر به انجام عملیات دقیق نخواهند بود و امکان انهدام کامل وجود ندارد.
ب: سیستم پدافندى ایران و نیروى هوایى ایران در اوج آمادگى به سر برده و قادر به بهرهگیرى هر پرندهاى خواهد بود.
ج: مراکز هستهاى ایران در مکانهاى پراکندهاى قرار گرفتهاند که انهدام کامل آنها براى دشمن بسیار دشوار خواهد بود.
د: اسرائیلىها در صورت فرض حمله به ایران تمامى امکانات خود را چون هواپیما، هلىکوپتر و...به دلیل مسافت طولانی، سیستم پدافندى ایران و... از دست خواهد داد. با وقوع این امر اسرائیل هم از دستیابى به اهداف راهبردى خود چون نابودى مراکز هستهاى ناامید شده و هم متحمل خسارات فراوان نظامی، سیاسى و امنیتى و... خواهد شد و در آستانه فروپاشى کامل قرار خواهد گرفت.
اما در خصوص سوال دوم باید بگوییم برخلاف تبلیغات آمریکا و اسرائیل دولتها و ملتهاى منطقه و جهان به ماهیت صلحآمیز برنامه هستهاى ایران اعتقاد دارند و بازرسىهاى انجام شده توسط مراکز بینالمللى عدم انحراف آن را بارها تائید کردهاند. آقاى البرادعى دبیر کل آژانس بینالمللى انرژى اتمى در پى شایعات طرح حمله به ایران به صراحت گفته است: برنامه هستهاى ایران انحرافى نداشته است و در صورت حمله به ایران از مسئولیت خود استعفا مىدهم. همکارى فعال و سازنده ایران با آژانس و پذیرش مذاکره با 1+5، اجراى داوطلبانه پروتکل الحاقى و پایبندى به NPT، حمله به ایران را در سطح افکار عمومى با چالش اساسى روبرو ساخته است.
سوال مهم دیگرى که مطرح است این است که آیا رژیم اسرائیل با شکستهاى پى در پى بخصوص در جنگ 33 روزه لبنان و اذعان جهانیان و ملتهاى منطقه به آسیبپذیرى رژیم اسرائیل باز این رژیم توان یک ماجراجویى جدید را دارد؟
در پاسخ باید گفته شود که اسرائیلىها در جنگ 33 روزه نشان دادند که بسیار آسیبپذیر هستند و توان ورود به یک جنگ دیگر را ندارند. ناتوانىهاى اسرائیل در وقایع غزه باز خود را نشان داد، آنها با تمام توان به محاصره غزه پرداختند، اما قادر به مهار و نابودى جنبش مردمى حماس نبودند. اسرائیلىها نیک مىدانند که ایران کشور بسیار قدرتمندى با توانایىهاى بالاى فرهنگی، سیاسی، اقتصادى و نظامى است و عمق استراتژیک آن در سراسر جهان بخصوص خاورمیانه کاملا مشهود است، لذا فکر حمله به ایران براى آنها دور از تصور است و پیامدهاى حمله به ایران براى آنها بسیار گران و زیانبار خواهد بود و امنیت ملى اسرائیل رابه مخاطره خواهد افکند. پاسخ ایران به هر نوع حمله و تجاوز بسیار سریع و کوبنده و قاطع خواهد بود و این چیزى است که اسرائیلىها به آن رسیدهاند.
حمله اسرائیل به ایران بدون حمایت و همکارى آمریکا امکان تحقق ندارد. واقعیت این است که آمریکایىها در شرایط کنونى در موقعیتى نیستند که ازحمله به ایران استقبال نمایند. دولت آمریکا به دلایل ذیل نمىتواند به حمله اسرائیل به ایران رضایت دهد:
الف:مخالفت شدید و گسترده جامعه جهانى با وقوع جنگ دیگر در خاورمیانه و نفرت از آمریکا و عملکرد آن در عراق و افغانستان و...
ب: انتخابات ریاست جمهورى آمریکا و مخالفت گسترده افکار عمومى مردم آمریکا علیه اقدامات جنگطلبانه بوش و جمهوریخواهان و برنامههاى دموکراتها و اوباما که باعث ارتقاى افکار عمومى مردم آمریکا از پیامدهاى جنگ آمریکا در عراق و افغانستان و نتایج زیانبار آن شده است، نومحافظهکاران را در بنبست سیاسى قرار داده است.
ج: افزایش بىرویه قیمت جهانى نفت و مشکلات اقتصادى جامعه آمریکا
د: حضور هزاران نفر از نیروهاى آمریکایى در عراق، افغانستان، خلیج فارس که در صورت وقوع جنگ در معرض حمله و نابودى قرار دارند و عدم دورنماى حمله به ایران و پیامدهاى آن در منطقه و جهان، زیرا در صورت حمله به ایران قطعا دیگر پایان جنگ و حمله در دست آمریکا و اسرائیل نخواهد بود و منافع آنها در سراسر جهان هدف قرار داده خواهد شد.
اما مهمترین سوال که ذهن آمریکا و اسرائیل را به خود جلب کرده آن است در صورت حمله احتمالى پاسخ ایران چگونه خواهد بود؟
واقعیت آن است در صورت حمله اسرائیل و یا آمریکا به ایران، جمهورى اسلامى از تمام توان و امکانات خود براى مقابله استفاده خواهد کرد و متجاوزان را از اقدام خود پشیمان خواهد ساخت. با حمله به ایران دیگر هیچ نقطهاى در اسرائیل و... در امان نخواهد بود. ایران با اتکاى به قدرت جغرافیایى و انسانى خود و با بهرهگیرى از آموزههاى دینى و انقلابی، تجربه جنگ 8 ساله و آمادگى بالاى نیروهاى مسلح جمهورى اسلامى ایران و بهرهگیرى از تجهیزات مدرن دفاعى و موشکى قادر به رفع تهدیدات از خود بوده و پاسخى کوبنده و غیرقابل پیشبینى به متجاوزان خواهد داد.
از مجموع آنچه گفته شد اسرائیلىها در موقعیتى نیستند که به ایران اسلامى حمله نمایند. تهدیدات اخیر یک جنگ روانى و به منظور اثرگذارى در مذاکرات هستهاى است که باید با بهرهگیرى از یک دیپلماسى فعال در کنار ارتقاى آمادگى نیروهاى مسلح و افزایش اتحاد ملى و انسجام سیاسى و اجتماعى در درون آن را به فرصت تبدیل کرد.
نویسنده: نصرتالله حیدرى ایلامی