سخنران این مراسم البته به هتک حیثیت چهرهها و روحانیون شاخص جمهوری اسلامی بسنده نمیکند. وی در بخشی از اظهارات خود سقوط هواپیمای شهید دادمان و سردار کاظمی را «عمدی» میداند و در بخشی دیگر مرجعیت و «علمای اعلام» را نشانه میرود. در بخشی از اظهارات خود به صراحت دستگاه قضایی که بایستی نماد عدل و انصاف باشد را چه در دوران آیتالله یزدی و چه در دوران آیتالله هاشمی شاهرودی یکی از موانع اصلی مبارزه با «فساد گسترده و ساختاری در جمهوری اسلامی»! میخواند و در بخشی دیگر به تمام گذشته جمهوری اسلامی حمله میبرد...
بایستی سوگواری کرد؛ اما حقیقت این است که تخریب چهرهها و شخصیتهای مشهور نظام در آستانه هر انتخابات حداقل طی یک دهه اخیر به امری عادی و معمولی تبدیل شده است. مروری بر انتخاباتهای ریاست جمهوری، مجلس و خبرگان در ده سال گذشته نشان میدهد که چگونه شخصیتهایی چون هاشمی رفسنجانی، محمد خاتمی، حسن روحانی، محمد باقر قالیباف، مهدی کروبی و دهها چهره دیگر (حتی چهرههایی چون محمود احمدینژاد) با انواع و اقسام شیوهها از پخش شبنامه گرفته تا جعل اخبار دروغ در معرض تاخت و تاز قرار گرفتهاند.
متاسفانه باید گفت نظام جمهوری اسلامی که پیوند «اخلاق» و «سیاست» را در صدر آرمانهای اولیه خود قرار داده بود، در این زمینه به اهداف اصلی خود دست نیافته است. کار به جایی رسیده که برخی از پروژههای تبلیغاتی ـ سیاسیای که غالباً توسط یک اقلیت خاص اجرا میشود؛ نه تنها در کشورهایی که ادعای پیوند اخلاق و سیاست را ندارند بیسابقه است که حتی در کشورهای بلوک شرق سابق نیز هیچگاه به اجرا گذاشته نشده است.
به نظر میرسد تجربیات تلخ یک دهه اخیر که به رغم هشدارها، انتقادات و تاکیدات رهبری انقلاب هیچ گاه با برخورد جدی دستگاههای مسئول مواجه نشده، یک بار دیگر و این بار در آستانه انتخابات ریاست جمهوری دهم در حال تکرار است. با این تفاوت که این دفعه ظاهراً قرار است بازار تهمت و تخریب به مراتب زودتر آغاز شود!
در حالی که هنوز یک سال تا انتخابات ریاست جمهوری باقی مانده و حتی مذاکرات اولیه نیز برای تعیین کاندیدای اصلی اصولگرایان، اصلاحطلبان و طیف میانه آغاز نشده؛ تحرکات غیراخلاقی و غیرقانونی یک اقلیت تندرو برای تخریب چهرههای شناخته شده به ویژه چهرههای مشهور منتقد دولت وارد فاز جدی خود شده است.
ظرف یک هفته اخیر نوار ویدیویی سخنرانی فردی به نام «عباس پالیزدار» در دانشگاه بوعلی سینای همدان در مقیاس وسیع برای تمام سایتهای اینترنتی داخلی و خارجی ارسال شده که متاسفانه با استقبال فراوان سایتهای خارج کشور و برخی سایتهای داخلی که از پیچیدگیهای سیاست در ایران آگاه نیستند روبرو شده است. فرد مزبور که یکی از نامزدهای فهرست ستادهای مردمی دکتر احمدینژاد بوده و مدتی با هیات تحقیق و تفحص مجلس از قوه قضائیه همکاری میکرده؛ در این سخنرانی خود را دبیر کمیته تحقیق و تفحص مجلس از قوه قضائیه مستقر در سازمان بازرسی کل کشور معرفی کرده است.
این نوار ویدیویی تحت عنوان «افشاگری» اواسط هفته گذشته برای اکثر سایتهای اینترنتی داخلی ایمیل شد که با بیتوجهی سایتهای داخلی مواجه گشت. با این حال، عوامل پخش نوار مزبور پس از آن که بیتوجهی رسانههای داخلی را مشاهده کردند به ارسال آن برای سایتهای خارج کشور مبادرت ورزیدند که با استقبال فراوان این رسانهها مواجه شد.
پخش نوار این سخنرانی که در تاریخ 14 اردیبهشت 87 انجام شده در حالی است که هیات نظارت دانشگاه بوعلی سینای همدان به دلیل اهانتها و اتهامات بیسابقه سخنران مزبور به مشهورترین چهرههای کشور، کلیه فعالیتهای جامعه اسلامی دانشجویان این دانشگاه را به مدت ? ماه متوقف کرده بود.
سخنران این مراسم (عباس پالیزدار) که مدعی حمایت از دولت دکتر احمدینژاد است، در اظهارات خود مشهورترین چهرههای شاخص نظام از جمله برخی روحانیونی که تاکنون حتی گروه منافقین نیز مدعی فساد مالی آنها نشده است را به فساد مالی، رانتخواری، مافیا و ... متهم میکند! آیتالله امامی کاشانی، آیتالله یزدی، آیتالله شرعی، حجتالاسلام و المسلمین ناطق نوری، حجتالاسلام و المسلمین فلاحیان، حجتالاسلام و المسلمین علمالهدی، آیتالله واعظ طبسی، دکتر علی لاریجانی و آقایان دینپرور، عسکراولادی، معزی، نعمتزاده، رفیقدوست و نهایتاً آیتالله هاشمی رفسنجانی و فرزندان وی از جمله شخصیتهایی هستند که مورد اتهام فرد مزبور قرار گرفتهاند. بر اساس گزارش یک نهاد رسمی؛ وی در این سخنرانی به 44 نفر از جمله ? روحانی مشهور که تصادفاً اغلب آنها از چهرههای منتقد افراطیگری هستند!! اتهامات سنگینی را وارد کرده است.
سخنران این مراسم البته به هتک حیثیت چهرهها و روحانیون شاخص جمهوری اسلامی بسنده نمیکند. وی در بخشی از اظهارات خود سقوط هواپیمای شهید دادمان و سردار کاظمی را «عمدی» میداند و در بخشی دیگر مرجعیت و «علمای اعلام» را نشانه میرود. در بخشی از اظهارات خود به صراحت دستگاه قضایی که بایستی نماد عدل و انصاف باشد را چه در دوران آیتالله یزدی و چه در دوران آیتالله هاشمی شاهرودی یکی از موانع اصلی مبارزه با «فساد گسترده و ساختاری در جمهوری اسلامی»! میخواند و در بخشی دیگر به تمام گذشته جمهوری اسلامی حمله میبرد...
واقعیت این است که مطالبی شبیه مدعیات سخنران مزبور طی سالهای اخیر همواره در آستانه هر انتخابات چه به صورت شبنامه و چه توسط یک اقلیت افراطی که «همه» را جز خود آلوده، فاسد و مافیا میخوانند منتشر شده است. با این حال، پخش این نوار آن هم در شرایطی که هنوز یک سال به انتخابات ریاست جمهوری باقی مانده این نگرانی را به وجود میآورد که سیل تخریب و اتهامات بیپایه این بار از همیشه ویرانکنندهتر و خطرناکتر باشد.
دستگاههای مسئول بایستی یک بار برای همیشه به این سئوال پاسخ دهند که آیا تخریب بخش اعظم پتانسیل سیاسی کشور آن هم بدون هیچ گونه سند و مدرکی مجاز است یا خیر؟ آیا اجرای این پروژههای پیچیده تبلیغاتی توسط یک اقلیت افراطی که فقط آگاهان سیاست در ایران از واقعیت آن مطلع هستند و بخش اعظم جامعه ممکن است به آن باور پیدا کنند، به نفع نظام است یا تهدیدی علیه نظام؟ آیا مدعیات این سخنران منطبق با حقیقت است یا دروغ؟ و آیا فعالان سیاسی برای دفاع از کاندیدا یا جناح خود حق دارند این گونه بازی کنند؟
خوشبختانه اعلام برائت صریح یکی از نزدیکان رئیسجمهور راه را بر هر گونه سوءتفاهم بسته است. اکنون باید بررسی شود چه کسی در پشت پرده این بازی نشسته است و به دنبال چه اهدافی است...