ـ عطاءالله مهاجرانی وزیر اسبق ارشاد که هماکنون ساکن لندن است طی مقالهای با عنوان «بحران در گردباد پول نفت» در پایگاه خبری العربیه؛ طرح تحول اقتصادی دولت نهم را به شدت مورد انتقاد قرار داد.
با توجه به این که شهابنیوز غالباً اظهارات مدافعان طرح تحول اقتصادی را پوشش داده و کمتر به اظهارات منتقدان این طرح پرداخته؛ متن کامل این مقاله با حذف چند کلمه منتشر میگردد. بخوانید:
بحران در گردباد پول نفت
عطا الله مهاجرانی
باربری با بار شیشه از راهی میگذشت، مامور راهداری با چماقش قایم روی بار کوبید و گفت «چه داری؟» جواب داد؛ اگر یک چماق دیگر بزنی هیچ ندارم!
داستان تحول اقتصادی و پرداخت 90 هزار میلیارد تومان یارانه -نقدی- همان چماق یا چوب دوم است که قایم بر ملاج اقتصاد ما خواهد خورد. حجم نقدینگی را دست کم تا دو برابر افزایش میدهد و قیمت اجناس و مسکن چند برابر بالا میرود. شاید دولت تصمیم گرفته از تورم دولت موگابه عقب نمانیم... هم اکنون مهار تورم کار بسیار دشواری است و دولت تورم را مثل گرگ هاری در پیکره اقتصاد ایران رها کرده است. این تصمیم عجیب تحول اقتصادی، نه تنها دولت بلکه نظام را با مخاطره جدی روبرو خواهد کرد.
برداشت بسیار خوشبینانه این است که دولت و رئیس دولت متوجه تاثیر تصمیم اقتصادی خود نیستند. یادم هست وقتی قیمت سکه افزایش پیدا کرد و به 150 هزار تومان رسید. رئیس دولت می گفت: «این که در زندگی مردم تاثیر ندارد، بشود 200 هزار تومان!» همانوقت به دوستی گفتم یک بحران اقتصادی بی مهار در انتظار ماست. وقتی هم همه از گرانی گفتند، رئیس دولت نشانی میوه فروشی محله شان را داد... این نشانهها نشان میدهد که رئیس دولت با اقتصاد آشنا نیست... به همین خاطر هم با وزیر اقتصادش و رئیس بانک مرکزی مشکل داشت و دارد.
من هم اقتصاددان نیستم، اما تجربه 17 سال شرکت در جلسات دولتهای مختلف این نکته را به من میگوید، که تحول اقتصادی ادعایی – این دولت- یک تصمیم ویرانگر است که ممکن است؛ سرنوشت کشور و نظام و انقلاب را دگرگون کند... البته اگر در پس این تصمیم مثل افشاگریهای پالیزدار داستان دیگری نباشد؟
علاوه بر آن وقتی کشور در شرایط ویژه است و فرمانده سپاه هم احتمال حمله آمریکا را جدیتر میداند، دیگر وقت جراحیهای بزرگ اقتصادی نیست که نیاز به زمان و شرایط متعادل دارد.
و اما برداشت بدبینانه هم این است، اگر دولتی می خواست:
یکم: در ایران بحران اقتصادی ایجاد کند.
دوم: بحران سیاسی داخلی و خارجی ایجاد کند.
سوم: کشور را در آستانه حمله نظامی قرار دهد.
چهارم: در جنگ روانی علیه کشور بهانههای مناسب به دست دهد.
پنجم: به اعتراضهای کارگری و دانشجویی دامن بزند.
ششم: نخبگان کشور را در عرصههای مختلف علمی و فرهنگی مایوس و مسالهدار کند.
هفتم: با برکناری وزیران و استانداران و مدیران خویش، اساس مدیریت و اقتدار دولت را سست نشان دهد.
غیر از آنچه دولت فعلی انجام داد و میدهد چه بایست میکرد؟ [...]