در حالی که برخی چهرههای شاخص جریان اصولگرا طی روزهای اخیر بحث «عبور از احمدینژاد» را مطرح کرده و برخی دیگر از فعالان این جناح نیز زمزمه «اجماع پیرامون نامزدی به غیر از احمدینژاد» را سر دادهاند؛ تلاشهای علنی حامیان دولت برای اجماعسازی پیرامون رئیسجمهور فعلی نیز کلید خورد.
به گزارش خبرنگار شهابنیوز، با آن که طی هفتههای اخیر اخبار مختلفی از مذاکرات پشت پرده با هدف اجماع اصولگرایان حول دکتر احمدینژاد در انتخابات آینده شنیده شده است؛ اما جریان حامی دولت روز شنبه نخستین حرکت علنی و عمومی خود در این زمینه را انجام داد.
در این حرکت، «اتحادیه جامعه اسلامی دانشجویان» که طی سه سال اخیر خطوط سیاسی و تبلیغی جریان رایحه خوش را دنبال کرده و در مواقعی (مانند غائله عباس پالیزدار) حتی با «بسیج دانشجویی» و «جنبش عدالتخواه دانشجویی» نیز زاویه جدی پیدا کرده است؛ نخستین بیانیه سیاسی درباره ضرورت اجماع اصولگرایان حول آقای احمدینژاد در انتخابات سال آینده را منتشر کرد.
این بیانیه که پوشش گستردهای در رسانههای حامی دولت پیدا کرد در حالی صادر شده که طی هفتههای اخیر، اظهارات علنی بسیاری در جناح اصولگرا درباره «ضرورت اجماع پیرامون فردی به غیر از احمدینژاد» صورت گرفته است. هر چند که رسانههای حامی دولت کوشیدند بدون واکنش مستقیم به این گونه اظهارات؛ افرادی که بالقوه از پتانسیل جلب حمایت اصولگرایان برخوردارند و ممکن است کاندیدا شوند را تخریب کنند.
یکی از جالبترین نکات بیانیه اتحادیه جامعه اسلامی دانشجویان، حمله شدید این بیانیه به چهرهها و جریانهای اصولگرای منتقد دولت است. تا آن جا که این بیانیه عملاً در قبال اصلاحطلبان سکوت میکند، اما جریانهای اصولگرای منتقد دولت را با کلماتی چون «خود بزرگ انگاری»، «لمپن بازی»، «مدعیان دروغین اصولگرایی » و ... توصیف مینماید.
این بیانیه در ابتدا نوشته است: «پس از انتخاب ملت در دوم خرداد 76 که جریان منتزع از نیازهای مردم پس زده شد، انتظار میرفت برخی مدعیان اصولگرایی، این پیام را دریافته باشند که مردم به جای آقا بالاسر، به دنبال خدمتگزارانی هستند که دنیا و آخرت آنان را توأمان در نظر گیرند؛ اما باید گفت برخی احزابی که سالها از عمرشان میگذرد، هنوز در دوران جنینی بسر میبرند و بنای فهم واقعیات جامعه را ندارند و گمان میبرند هر چیز و هر کس را میتوانند بر مردم تحمیل کرد و مردم نیز کورکورانه سر تسلیم فرود میآورند».
در ادامه این بیانیه آمده است: آن چه امروز در رسانهها شاهدیم، مانور جلالت و خودبزرگ انگاری احزاب و جناحهای سیاسی برای کسب وجهه در انتخابات سال آینده است، غافل از آنکه مردم دیگر فریب برخی ژستهای اصولگرایانه و ادعای خط امامی بودن آنان را نخواهند خورد. بحرانهای مشروعیت و هویت در برخی احزاب در کشور ما عمیقتر از آن است که با لمپنبازیهایی که این روزها در برخی روزنامهها به راه افتاده است، التیام یابد.
نویسندگان این بیانیه در حالی که عملکرد دولت نهم را تاکنون، مایه «عزت و شرف ملت ایران در عرصه بینالمللی» دانستهاند، افزودهاند: «احزاب به جای خودتحویلگیریها و شرط و شروط گذاشتن برای دولتی که پشتوانه مردمی دارد، به فکر رسالت خود باشند... به راستی احزابی که در حداقل تأثیرگذاری ممکن قرار دارند، چه شرط و شروطی برای دکتر احمدینژاد میتوانند داشته باشند؟! آیا بهتر نیست مطالبات آقایان حداقل به اندازه وزنشان باشد؟! مگر خادم این ملت با حمایت احزاب روی کار آمده که برای ادامه خدمتگزاری یا آن چه «وحدت اصولگرایان» نامیده میشود، از آنان کسب تکلیف کند؟! به راستی احزاب مدعی اصولگرایی در مطالبه عدالت و مبارزه با مفاسد اقتصادی چه سابقهای دارند که بخواهند خود را در سنگر عدالتخواهی، پیشروتر از رییسجمهور نشان دهند؟!».
نویسندگان این بیانیه با طرح این پرسش که آیا احزاب و گروههای سیاسی، گزینهای مناسبتر از دکتر احمدینژاد برای انتخابات سال آینده سراغ دارند؟ افزودهاند: «اگر پاسخ مثبت است، شاخصهای این انتخاب چیست؟ دولت نهم برآمده از آرای توده مردم است و وامدار هیچ حزب و گروهی نیست. ضمن آن که، ضربهای که این دولت از مدعیان دروغین اصولگرایی خورده از - به اصطلاح- اصلاحطلبان نخورده است و متأسفانه عملکرد احزاب در کشور ما به گونهای بوده که امروز کلمه «حزب»، یک کنایه اجتماعی تلقی و «حزبی بودن» در کارنامه اشخاص از سابقه ارتکاب برخی ناهنجاریهای اجتماعی نیز بدتر تلقی میشود. دلیل این ذهنیت نیز، عملکرد آن دسته از افراد غیرمؤثر سیاسی است که خود را «حزب» وانمود میکنند».