سفارش تبلیغ
صبا ویژن

در التهاب انتظار فرج...

 

انتشار یادداشت «اراذل و اوباش چه کسانی هستند؟!» در روزنامه «کیهان» (1 شهریور 1387) که در آن یکی از سخنرانی های «شیرین عبادی» در سال 1356 را بازخوانی کردیم، سبب سرگشتگی اردوگاه اپوزیسیون شد. یک روز پس از نشر این یادداشت، «شیرین عبادی» در گفت وگویی با دوستان ما در «خبرگزاری فارس» گفت: «من هیچ وقت و در هیچ کجا نگفته ام که جانباز شاهنشاه آریامهرم. من همیشه افتخار می کنم که حامی انقلاب اسلامی ایران بوده ام... مرده شور شاهنشاء آریامهر را ببرد. درسال 1356 امیدوار بودم فضایی که در ایران به وجود خواهد آمد، فضایی حاکی از صداقت و پاکدامنی سرچشمه گرفته از آموزه های اسلام باشد.»

عبادی در این گفت وگو همچون گذشته روزنامه «کیهان» را تهدید به شکایت کرد و اظهار داشت: «نشر اکاذیب با پول بیت المال قابل پیگیری است. قطعا از این روزنامه (کیهان) و سایت هایی که به انتشار اخبار کذب علیه من دست زده و می زنند شکایت می کنم.»

¤¤¤

مدعای ما در یادداشت «اراذل و اوباش چه کسانی هستند؟!» همان بود که «شیرین عبادی» روز یکشنبه (2 شهریور 1387) آن را به صراحت تکذیب کرده است: «جانبازی در راه شاهنشاه آریامهر» و مدعای جدید و حیرت انگیز خانم عبادی اکنون این است که «همواره حامی انقلاب اسلامی ایران بوده» است! روایت های تاریخی که از آن روزگار به جا مانده را مروری می کنیم تا این دو ادعا در معرض افکار عمومی، به محک آزمون گذاشته شود. با کدامین مستندات و چرا چنین قضاوت کردیم که برنده جایزه صلح نوبل، «جانبازی» برای محمدرضا شاه بوده که در اوج انقلاب اسلامی ایران، از انقلاب شاه و ملت تجلیل کرد و از انقلابیون مسلمان «ابراز تنفر و انزجار» نمود؟
در آن مقاله گفتیم که روز 17 دی ماه 1356، روزنامه «اطلاعات» مقاله ای را تحت عنوان «ارتجاع سرخ و سیاه در ایران» و به امضای مستعار «احمد رشیدی مطلق» منتشر کرد که در آن ساحت قدسی حضرت امام خمینی(ره) مخدوش شد. دو روز بعد، قیام 19 دی ماه مردم قم در اعتراض به این اهانت بی سابقه رخ داد؛ قیامی که شاه آن را وحشیانه سرکوب کرد و زنان و مردان انقلابی را به خاک و خون کشید. متعاقباً روز 27 دی ماه، بازار تهران در واکنش به قتل عام های خونین شاه، سیاه پوش و تعطیل شد.

پس از تعطیلی بازار تهران، حضرت امام خمینی(ره) در مسجد شیخ انصاری (نجف اشرف) سخنرانی ای را به مناسبت «فاجعه کشتار مردم قم» ایراد فرمودند. رهبر کبیر انقلاب، ضمن تشریح جنایات رژیم پهلوی، به تحلیل ماهیت سیاه «انقلاب سفید» پرداختند و موضوع «آزادی زن» را تبیین کردند. ایشان از هتک حرمت بانوان گفتند و فرمودند که بر اساس این سیاست ها، «حجاب انسانیت» دریده شد. امام(ره) «آزادی زن» پدید آمده از «انقلاب سفید» را یک «مضحکه» خواندند و فرمودند: «این ها از این طرف آدم کشی می کنند... از آن طرف فشار می آورند به زن ها که باید بی حجاب بشوید، از آن طرف آزادی نسوان، آزادی نسوان! این ها مضحکه است، این آزادی مضحکه است. آزادی نیست... گریه دارد این و حیا در کار نیست. اصلاحاتشان هم یک همچو اصلاحاتی است که همه آن مفسده است. آن وقت می گویند که همه علما موافق با اصلاحاتی است که ماکردیم و با انقلاب سفید. در تمام ایران اگر یک عالم تو پیدا کردی که موافق با انقلاب خونین تو باشد، حق داری بگویی همه علما!»(1)

سخنرانی امام خمینی(ره) که درآستانه جشن های «انقلاب سفید» در نجف اشرف ایراد شد، دربار پهلوی را در بهت و شوک فرو برد. فعالان حوزه زنان در رژیم به سرکردگی «مهناز افخمی» (وزیر مشاور زنان در کابینه هویدا و دبیرکل سازمان زنان) کوشیدند تا با برگزاری اجتماعاتی نشان دهند که اکثریت زنان ایرانی به اصول برآمده، از «انقلاب سفید» پایبندند.

از این رو، روز دوم بهمن 1356، روز «قدردانی بانوان کشور از فرآیند های انقلاب شاه و ملت و تجلیل از خدمات ارزنده دودمان پرافتخار پهلوی» لقب گرفت و روزنامه هایی چون «رستاخیز» (ارگان رسمی حزب رستاخیز ایران) اعلام کردند که «جامعه زنان ایران در اجتماعات بزرگی به منظور پاسخگویی به فعالیت های ارتجاعی علیه نهضت زنان» شرکت خواهد کرد. این اجتماعات ادامه همان خط تبلیغاتی شاه از روز 17 دی 1356 بود که واژه «ارتجاع سیاه» را به انقلابیون مسلمان ایران، اطلاق می کرد.

روز دوم بهمن 1356 چنانکه روزنامه «رستاخیز» نیز در شماره 823 (2 بهمن 1356، صفحه 1) خودروایت کرده است، «سازمان زنان ایران» کمیته های خود را در نهادهای دولتی رژیم فعال کرد تا مراسم «قدردانی زنان از انقلاب سفید» از سوی زنان حامی سلطنت پهلوی برگزار شود و به مثابه مراسمی علیه «فعالیت های ارتجاعی» خود را به رخ زنان انقلابی و مسلمان بکشند! آن هنگام «شیرین عبادی» مسئول «کمیته زنان دادگستری» بود و وظیفه برپایی این مراسم را در «کاخ دادگستری» رژیم ستم شاهی برعهده داشت. متعاقباً روزنامه «رستاخیز» نوشت:

«از سوی گروه های مختلف زنان در سراسر کشور، امروز دوم بهمن ماه به عنوان روز اعتراض عمومی علیه مخالفان نهضت آزادی و تساوی حقوق زنان انتخاب شد. زنان کشور با تشکیل اجتماعاتی در وزارتخانه ها و سازمان های مملکتی، کارگاه ها و سازمان های بخش خصوصی و دولتی و همچنین در سازمان زنان و جمعیت های وابسته به آن در تهران و نقاط مختلف ایران، به عنوان اعتراض به تبلیغات بیگانگان و عوامل استعمار و ارتجاع سیاه، اقدامات استعماری را برای تخطئه کردن حقوق زنان محکوم می سازند.»(2)

همزمان با انتشار خبر تجمع زنان حامی سلطنت علیه زنان انقلابی ایران، صبح روز دوم بهمن 1356، حضرت امام خمینی(ره) پیامی را با موضوع «نوید پیروزی» خطاب به ملت ایران صادر کردند. در ابتدای این پیام، ایشان با اشاره به تجمعاتی که توسط حامیان اندک شاه در حمایت از سیاست های رژیم پهلوی برگزار می شود، فرمودند: «مضحک و بسیار رسوا، این مانورهای وقیحانه و بچه گانه است که پس از داغ باطله از طرف عموم ملت خوردن، به راه انداخته اند و مشتی سازمانی و اراذل و اوباش از خودشان و جمعی ضعفا و بیچارگان را با زور سرنیزه، از اطراف جمع آوری می کنند و در شهرها به فریاد و جنجال جاوید شاه وادار می کنند.»(3)

در آن پیام تاریخی که همزمان با مراسم تجمع زنان سلطنت طلب صادر شد، امام خمینی(ره) با اشاره صریح به دسیسه های رژیم شاه علیه بانوان و زنان مبارزه ایران، نوشتند: «ملتی که حتی بانوان محترمه اش با تظاهرات محجوبانه، بیزاری خود را از رژیم شاه اعلام می کنند، پیروز است. ملتی که مادران و خواهران شیردلش افتخار به مرگ جوانان برومندش می کند که در صف شهدا هستند، پیروز است.»

روز دوم بهمن 1356، دو طایفه از «زنان» رو در روی یکدیگر صف کشیده بودند. یک طایفه که اکثریت زنان ایرانی را نمایندگی می کردند، مخاطبان پیام تاریخی رهبر کبیر انقلاب اسلامی ایران بودند و طایفه دیگر حامیان سلطنت به شمار می رفتند. اقلیتی محدود که با فضاسازی تبلیغاتی، تهدید و تطمیع، می کوشیدند تا عده ای از زنان شاغل در دولت را گردهم آورند و مراسم آن روز را تحت عنوان «مبارزه با فعالیت های ارتجاعی علیه آزادی زنان» و «ستایش از انقلاب سفید» را سامان دهند.


ارسال شده در توسط محسن...